قرنهاست که بشر در رابطه تنگاتنگ با طبيعت به سر برده و براي توليد مايهتاج خود از آن الهام مي گيرد .
لئوناردو داوينچي ، نابغه عصر رنسانس ، يکي از اولين کساني بود که براي ساخت ماشين پرواز دانشهاي « بيولوژي » و « فني » زمان خود را درآميخت و براي حل مسائل في زمانش به جستجو و تحقيق در ساختار جانداران پرداخت . امروز پانصد سال پس از داوينچي مهندسان رشته هاي مختلف براي ايجاد ارتباط بين قوانين علوم فني با دنياي جانداران تلاشي مشابه دارند . ارتباطي که با آغاز قرن بيست و يکم و رشد روزافزون رايانه ها جايگاه خاص يافته و دنياي انديشه هاي معماري را نيز تحت تأثير قرار داده است .
حجم زياد مقالات ، سخنراني ها ، مباحث نظري ارائه شده در چند سال گذشته تأييد بر اين مدعاست . به موازات اوج گيري اين مباحث ، عرضه آثار شاخص اين جريان را در سالنهاي موزه هاي معتبر دنيا نيز مي بينيد . يکي از سردمداران به نام اين جريان « گرگ لين » متولد 1964 ، معمار و نظريه پرداز آمريکايي است که اين مقاله سعي در معرفي و بررسي افکار او تحت عنوان معماري بيونيک دارد .
يکي از اولين موارد استفاده از آفرينش هاي طبيعي را براي نوآوري در معماري در ابتداي نيمه دوم قرن نوزدهم مشاهده مي کنيم . متخصصان انگليسي در سال 1846 براي نخستين بار موفق به پرورش نوعي نيلوفر آبي عظم در اروپا شدند که قطر برگ هاي آن به دو متر مي رسيد . پاکستون ، معمار انگليسي تبار ، با ديدن استحکام برگ هاي .زين نيلوفر آبي به مطالعه قفسه بندي مدور و ساختار شعاعي اين گل پرداخت . حاصل اين تفحص ابداء ساختار جديدي براي سقف سبک شيشه اي در معماري بود که در قصر کريستال نمايشگاه جهاني لندن در سال 1851 عرضه و موفق به جلب نظر منتقدان شد .
موارد ديگري چون همکاري و مطالعه بين رشته اي ساختار استخوان هاي ران انسان براي ساختن سازه هاي سبک و مقروم به صرفه را نيز در قرن نوزدهم مشاهده مي کنيم .
با شروع قرن بيستم (دوران پيش از مدرن) و سپس سالهاي ابتدايي مدرن کمابيش به تلاش هاي مشابه اي برمي خوريم که البته بيشتر به صورت نظري باقي مي مانند .
علاقه لوکوربوزيه به صدف داران و بررسي ساختار اين جانداران مي تواند مثالي در اين زمينه باشد.
پس از جنگ جهاني دوم و آغاز دهه شصت قرن بيستم تبادل علمي بين گرايش هاي علوم طبيعي و فني مجدداً رونق گرفت . در جريان همايشي در اوهايو ، که نيروي هوايي آمريکا در سال 1960 برگزار کرد ، براي اولين بار واژه هايي به نام « بيونيک » از ترکيب دو لغت « بيولوژي » و «تکنيک» زاده شد که مي توانيم به فارسي « زيست فني » ترجمه کنيم . اين واژه در برگيرند? کار همه متخصصاني است که تلاش دارند براي حل مشکلات فني خود از دانسته هاي طبيعت الهام بگيرند. طيف گسترده اي از اختراعات را در نيمه دوم قرن گذشته مي بينيم که مي توان آن ها را زير بيرق بيونيک جاي داد . الهام از نقش پولک ها و ساختار پوست کوسه براي اختراع نوعي رنگ هواپيما ، که نيروي اسصطکاک هوا را به شدت کاهش مي دهد ، فقط يک نمونه از دست آوردهاي مهندسي اين برخورد جديد بود . در زمينه معماري نيز به اسامي معماران نامداري برمي خوريم که همانند پاکستون براي نوآوريهاي خود الهام از جانداران پرداخته اند . سقف نمايشگاه مونترال 1967 اثر فراي اتو يا ايستگاه ته ژه وه 1967 شهر ليون اثر سانتياگو کالاتراوا ، که اولي ملهم تارهاي مستحکم عنکبوت و دومي الهامي از بدن سبک پرنده است . دو نمونه از انبوه طرح هاي اجرا شده اند .
اکنون لايه اي جديد از سيستم هاي انتقال ( پله برقي/ آسانسور) را در جلوي خود داشت . به پوسته گذاري آن پرداخت لايه اي متشکل از نوارهاي فلزي منفذدار ، اجراي فوتوولتاييک و مشبک هاي شفاف که به ساختمان شخصيتي کاملا تازه مي داد . منتقدي در تمجيد اين طرح نوشت : او در اينجا موفق شد استراتژي جديد و قابل اجرايي براي نوسازي شخصيت يک ساختماتن ارائه دهد که کوچکترين نسبتي با بزک کردن ساختمان ندارد .
در يکي از جذاب ترين طرح هاي اين معمار ، که براي ساختمان چند منظوره فرهنگي هنري «آي بيم» واقع در خيابان بيست و يکم غربي نيويورک (2002) ارائه کرد ، امتزاج بيولوژي و آي بيم معماري مجدداً مي بينيم . اجزاي حباب گونه در ساختار نما ، که لين به آن ها لقب «محفظه هاي فضايي» مي دهد با کمک مارپيچ هايي از بدنه ساختمان رشد مي کنند . معمار طرحش را ارتباطي بين هنر و تکنيک مي بيند . پوسته بنا نه تنها به واسطه پيچيدگي و طريقه ايجاد و تکامل فرم هايش بلکه به واسطه قابليت دگرگون کردن نقوشش حائز اهميت است . با اين نما (يا پوسته) الکترونيکي بنا ، هنرمند با اثرش چون رسانه اي تصويري به ارسال پيام به محيط مي پردازد . حرکتي که با دنياي جانداران قابل قياس است .
معمولا نمايشگاه ها به خوبي دغدغه هاي هنري معماران خود را شان مي دهند . نمايشگاه گرگ لين ، که در پائيز 2003 در موزه ماک شهر وين عرضه شد ، از اين قاعده مستثني نبود .
اولين چيزي که در بدو ورود نظر بيننده را به خود جلب مي کرد تراريوم يا خاکزيدان نسبتاً بزرگي بود که در آن قورباغه هاي کوچک زنده ، که رنگ نقوش بدنشان خود را با شرايط محيطي تغيير مي دهند ، نگهداري مي شدند . همزمان سرتاسر کناره سمت راست سالن نمايشگاه را پرده اي شفاف مجزا کرده بود که در پس آن گروهي از پروانه هاي زنده به نمايش گذاشته شده بودند . پس از تراريوم قورباغه ها (طبيعت جاندار) معمار ظروف يوگند استيل (سنت) را به نمايش گذاشته بود که فرم آن ها نيز از طبيعت الهام گرفته بود . پس از گذر از «طبيعت جاندار» و «گذشته» بود که بيننده به کارهاي معمار مي رسيد . بر روي ديوار مقابل پروانه ها فيلمي از رشد سطوح پيچيد? «محفظه هاي فضايي» به نمايش گذاشته شده بود و مدل هاي هنري و معماري چون سرويس قهوه و چاي آلسي (2002) و يا دروازه دنيا (2002) هر کدام در گوشه اي زير حفاظ شيشه اي ، که خود نيز همانند گونه هاي مختلف يک جاندار (مثلا پروانه) به يکديگر شبيه بودند ولي يکسان نبودند ، عرضه شده بود .
نهايتاً همه راه ها در انتهاي سالن مجدداً به دنياي موجودات زنده ختم مي شد و هنرمند حلقه افکارش را با آکواريومي که در ان چند عروس دريايي (نرم تناني که توانايي خاصي در وفق خود با شرايط گوناگون دارند) شنا مي کردند ، بسته بود . حلقه اي که در دنياي جانداران نيز به واسطه ارجاع به خاک ، آب و هوا تکميل شده بود .
لين سعي دارد مرزهاي موجود معماري را پشت سر گذاشته ، در آغاز قرن بيست و يکم با امداد از طبيعت جانداران قدم به سوي معماري بگذارد که در آن هيچ گونه اي چون ديگري نيست . گونه هايي که خود را چون جانداران زنده به بهترين نحو ممکن از هر لحاظ با تصوير بهينه مسکن وفق مي دهند . آثار و نظرات لين گواهي مي دهند که تفکراتش از نوآوري خاصي برخوردارند و مباحث معماري را متلاطم کرده اند . حضور معماران سرشناسي همچون هانس هولاين ، ولف پريکس (کوپ هيملبلا) ، منتقدان سرشناس چون خانم ليان لفور و ديگران در نمايشگاه و سخنراني لين جلب توجه مي کرد . ولف پريکس در نطق افتتاحي? نمايشگاه گرگ لين يادآور شد . هر معماري خوبي که بر پايه هاي نظري مستحکم برقرار شده باشد معمولا تا مدتي به صورت طرح ويا مدل باقي مي ماند . هنگامي که ما اولين بار نظرات خود را به روي کاغذ آورديم و مدل آن را ساختيم تصور نمي کرديم که در مدتي کمتر از بيست سال آثار ما مقبوليت بيابند .
گِرگ لین
نظرات شما عزیزان: